حضور آقای محمدمهدی دادمان، رئیس حوزه هنری کشور، فضای مراسم را متفاوت کرده بود. برایم جالب بود که او نهتنها با دقت به برنامهها توجه میکرد، بلکه در صحبتش دریافتم نگاهش از جنس حمایت و انگیزهبخشی است. اینکه از تهران به گرگان آمده بود تا از نزدیک در جریان انتخابها و فعالیتها قرار بگیرد، برای من و اطرافیانم در گفتمانی که با هم داشتیم، یک پیام روشن داشت: «جریان هنر انقلاب برای مسئولانش خیلی جدی است.»
روایتخوانی من در این مراسم بخش کوچکی از برنامه بود؛ حضور در فضایی چنین جدی و حرفهای، حتی همان چند دقیقه هم برایم ارزش زیادی داشت تا آنچه در دل دارم بیان کنم. بازخوردها به تلاشم برای اجرایی خوب، دلگرمکننده بود.
چهرهی سال هنر انقلاب، مستندی از نقطهای محروم ساخته بود؛ مستندی که نهتنها بازتابی از دغدغههای فرهنگی منطقهاش بود، بلکه توانست جایزهی سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. به نظرم نه تنها فقط این موفقیت، که دغدغه اش باعث شد او بهعنوان چهره سال انتخاب شود؛ انتخابی که بهخوبی نشان میداد هنر متعهد همراه با خلاقیت و صداقت است که دیده میشود و اثر می گذارد. شنیدن مسیر او و دیدن جایگاهی که امروز به آن رسیده واقعاً انگیزهبخش بود.
بعد از مراسم، فرصتی پیش آمد تا در جلسهای با آقای دادمان شرکت کنم. گفتوگویی صمیمی و در عین حال جدی درباره ظرفیتهای هنری آینده و روایت در بستر انقلاب اسلامی و اهمیت توجه به استعدادهای جوان. این جلسه هم برای من تجربهای ارزشمند بود زیرا رئیس حوزه هنری کشور بهجای حرف زدن از بالا، دقیق و با حوصله گوش میداد، معلوم بود نگاه او به جریان هنر، نه صرفاً مدیریتی، بلکه ریشهدار و با اعتقاد است.
مراسم برایم نقطهای شده بود برای دیدن آیندهای روشنتر و باز هم بیشتر از همیشه مطمئنم که میخواهم همچنان بنویسم، اما این بار با انگیزهای بیشتر، هدفی روشنتر و باور به اینکه کلمهها، اگر درست چیده شوند، میتوانند اثرگذارترین صداها باشند.
✍🏻زهرا سالاری / کلاله
۱۴۰۴/۰۲/۰۲