یوسف زاده در بخشی از کتاب» آن بیست وسه نفر «خاطره جالبی از تلاشش برای اعزام به جبهه و مواجهاش با حاج قاسم سلیمانی نقل کرده است .
روز اعزام رسیده بود و قاسم سلیمانی که جوانی جذاب بود و فرماندهی تیپ ثارالله را بر عهده داشت، دستور داده بود همه نیروها روی زمین فوتبال جمع شوند... قاسم میان نیروها قدم می زد و یک به یک آنها را برانداز می کرد. او آمده بود نیروها را غربال کند. کوچکترها از غربال او فرومی افتادند .
فرمانده تیپ نزدیک و نزدیک تر می شد و اضطراب در من بالاتر می رفت. زور بود که از صف بیرونم کند و حسرت شرکت در عملیات را بر دلم بگذارد. در آن لحظه چقدر از حاج قاسم متنفر بودم. این کیست که به جای من تصمیم می گیرد که بجنگم یا نجنگم؟ دلم میخواست حاج قاسم می فهمید من فقط کمی قدم کوتاه است؛ وگرنه شانزده سال سن کمی نیست. دلم میخواست جرأت داشتم بایستم جلویش و بگویم " « آقای محترم! شما اصلاً میدونید من دو ماه جبهه دارم .؟...» اما جرأت نداشتم.
با خودم فکر میکردم کاش ریش داشتم . به کنار دستی ام که هم ریش داشت و هم سبیل غبطه می خوردم! لعنت برنوجوانی! که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود . هیچ مویی روی صورتم نبود... باید صورت لعنتی ام را به سمتی دیگر می چرخاندم که حاج قاسم نبیندش؛ اما قدم چه؟ یک سر و گردن پایینتر بودم؛ درست مثل دندانه شکسته شانه ای میان صفی از دندانه های سالم. باید برای آن دندانه شکسته فکری می کردم .
سخت بود اما روی زانوهایم کمی بلند شدم؛ نه آنقدر که حاج قاسم فکر کند ایستاده ام و نه آنقدر که ببیند نشسته ام. حالتی میان نشسته و ایستاده بود؛ نیم خیز. از کوله پشتی ام برای رسیدن به مطلوب که فریب حاج قاسم بود، کمک گرفتم. باید آن را همان سمتی می گذاشتم که محل عبور فرمانده بود و گردنم را به سمتی مخالف نگاه حاج قاسم می چرخاندم. کلاه آهنی هم بی تأثیر نبود. کلاه آهنی بزرگ و کوچک ندارد. تک سایز است. این امتیاز بزرگی بود که من در آن لحظه داشتم .
با اجرای این نقشه هم مشکل قدم و هم مشکل بی ریشی ام حل شد. مانده بود دقت حاج قاسم؛ که دقت نکرد . رفت و نام من در لیست نهایی اعزام ماند؛ فهرستی که به افراد اجازه می داد در ایستگاه راه آهن پا روی پله های قطار بگذارند و باافتخار سوار شوند.
******
برگرفته از کتاب "آن بیست و سه نفر"
آن ۲۳ نفر فیلمی ایرانی به کارگردانی مهدی جعفری و با هنرمندی ۲۳ نوجوان از سراسر ایران است که در سال ۱۳۹۷ منتشر شد. این فیلم برای نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در ۲۰ آذر ۱۳۹۸ در سینماهای ایران اکران، و در ۲ فروردین ۱۴۰۰ در شبکه نمایش خانگی و شبکه سه صدا و سیما منتشر شد.
خاطره فوق اقتباسی از خاطرات ۲۳ نفر از رزمندگان نوجوان ایرانی است که در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۱ به اسارت نیروهای عراقی درآمدند. این گروه کم سن و سال بین ۱۳ تا ۱۷ سال سن داشتند. ۲۳ نفر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی در سی و هفتمین دوره جشنواره فجر شد.
در اولین روز از تصویر برداری فیلم ٢٣ نفر،، سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، از این پروژه دیدن کرد.